محمد زکریای رازی شیمیدان ایرانی در شرق و غرب به عنوان بزرگترین پزشک زمان خود و کاشف الکل شناخته می شود. این مرد بزرگ تمام زندگی خود را به کشف و شهود و تجربه و آزمایش اختصاص داده بود و لحظه ای از کار دست نمیکشید. در جایی از وی سخنی نقل شده است که میگوید: “اگر همه میتوانستند از استعدادهای خود درست بهره بگیرند، دنیا همان بهشت موعودی میشد که همه میخواهند”. رازی انسانی تک بعدی نبود؛ از جوانی عود مینواخت و شعر میگفت. بعدهها به کار زرگری روی آورد و بعد از آن به کیمیاگری و طب.
داشتن شخصیتی چند بعدی، رازی را به فردی پیشر و متفاوت تبدیل کرد. او از تفکرات فلسفی رایج عصر خود، یعنی فلسفهی ارسطویی- افلاطونی، پیروی نمیکرد و عقاید خاص خود را داشت که باعث شد مورد بدگویی اهل فلسفهی هم عصر و پس از خود قرار بگیرد. همچنین عقایدی که درباره ادیان داشت سبب شد تا موجب تکفیر اهل مذهب واقع شود و از این رو بیشتر آثار وی در این زمینه از بین رفتهاست. این شیمیدان ایرانی تا پایان عمر در شهر ری به درمان بیماران مشغول بود و درکنار آن مسیر خود به سمت کشف الکل را طی نیز میکرد تا جایی که در آخر عمرش نابینا شد. درباره علت نابینا شدن او روایتهای مختلفی وجود دارد؛ اما ابوریحان بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه میداند.
در مورد تاریخ درگذشت رازی نیز اختلاف زیادی وجود دارد. مهم ترین سند تاریخی درباره ی تولد و مرگ رازی کتاب «فهرست کتب رازی» نوشتهی ابوریحان بیرونی است. در این رساله مدت عمر او را به سال قمری شصت و دو سال و پنج روز و به شمسی شصت سال و دو ماه و یک روز به طور دقیق آوردهاند.» اما میتوان گفت که این پزشک، فیلسوف و شیمیدان بزرگ ایرانی در در روز (۱۵ اکتبر) سال ۹۲۵ در شهر ری درگذشت.
منبع: zeitoonacademy.com